ريشه يابی تشريفات زائد در مراسم سوگواری و راهكارهای حذف آن
شايد يكي از مهمترین عوامل رواج يافتن تشريفات زائد در مراسم سوگواري و مجالس ختم و فاتحه خواني، عدم شناخت دقيق افراد و خانوادهها نسبت به فرهنگ اصيل اسلام مربوط به اینگونه مراسم و جهل به فلسفه محوري برگزاري اين محافل است. آيا همه مردم مي دانند كه اصلاً تاريخچهْ مراسم سوگواري چيست؟ اسلام با چه هدفي دستور به بر پايي آن داده است؟ در دستورات ديني جهت مجالس سوگواري چه نكاتي مورد تأكيد و توجه قرار گرفته است؟ چه ثمرات و فوائدي براي صاحبان عزا و شركت كنندگان دارد؟ سيره و روش بزرگان دين و ائمه معصومين سلام الله عليهم اجمعين چه بوده است؟
عامل ديگري كه به نظر میرسد در اين راستا مؤثر باشد و چه بسا ريشه در همان عامل قبلي دارد گرايش به جنبههای صوري و ظاهري حيات دنيوي و برخي نمودهاي آن از قبيل تفاخر و تكاثر باشد كه قرآن كريم نيز اینها را از جلوههای دنياي مذموم معرفي میفرماید.[1]
آيات اوليه سوره تكاثر و خصوصأ شأن نزول آن سوره نيز از جهاتي میتواند بيانگر همين عامل باشد و با كمال تأسف امروز ما شاهد رقابتهای شديد و چشم و هم چشمیهای بسيار گسترده در دامن زدن به برخي از تشريفات زائد در مراسم سوگواري اموات و گذشتگان هستيم و تأسف بار تر آنكه شركت كنندگان نيز به انحاء مختلف، موجبات گسترش آنرا فراهم ساخته و گاه با گرفتار شدن در وادي ريا و تظاهر و خود نمايي بر ريشه دار شدن اين سنن غلط میافزایند و اوج فاجعه آنجاست كه حتي خانوادههایی كه در تأمين مایحتاج ضروري و اوليه زندگي خود با مشكل مواجهند و چه بسا شبهایی كه با شكم گرسنه سر بر بالين میگذارند و يا لااقل از تأمين يك زندگي عادي و معمولي عاجزند نيز گرفتار اين مسابقه خطرناك بدون برنده میشوند و سالها در غم تأديه اقساط وامهای دريافتي فرو میروند و..... و.....
بي ترديد عوامل و انگیزههای ديگري نيز میتواند در بروز معضل تشريفات زائد مؤثر باشد امّا شايد عوامل فوق را بتوان عوامل اساسي به حساب آورد كه ساير عوامل و انگیزهها نيز به نحوي با آنها مرتبط باشند.
امّا چاره چيست؟ مهّم بيان دردها و تبيين جوانب گوناگون اين مشكل نيست. آنچه ضروري است ارائه راهكارهاي علمي و عملي حذف تشريفات زائد است و در اين راستا همگان مسئول هستند گر چه با اختلاف مراتب آن باشد به تناسب موقعيّت آنها در خانواده و جامعه و نقشي كه میتوانند ايفا نمايند.
نگارنده اين سطور كه به اقتضاي مسئوليت و وظيفه وعظ و تبليغ ، گاه با ارائه سخنراني در اینگونه مجالس به ايراد سخن میپردازد بيش از بیست سال است كه وظيفه خود میداند ضمن هشدار به مخاطبين و بيان مضرّات و زیانهای خسارت بار اين بدعتهای ناروا، برخي از آداب وسنتهای صحيح رسيده از بزرگان دين را بيان نموده و نسبت به ارتقاء سطح آگاهي مردم اقدام نمايد گر چه بعضاً با بي مهري صاحبان مجلس عزا و يا ديگران نيز مواجه میگردد، امّا درنقطه مقابل، بسياري از مردم طرح اینگونه مباحث را مفيد دانسته و گو اينكه چون خود غالباً گرفتار نتایج زيانبار تشريفات زائد گردیدهاند ،به دنبال راهكارهايي براي رهايي از آن هستند كه جوّ غالب بر جامعه، زمينهْ آنرا فراهم نمیسازد. به نظر میرسد كه بهترين راه كار، آگاهي دادن به جامعه باشد و چه مبنايي بهتر از منابع ديني و مطالعه سيره معصومين عليهم السلام وجود دارد؟ اصل برگزاري مراسم سوگواري و تعزيه امري نيكو و پسنديده است. عالم ربّاني مرحوم شهيد ثاني در كتابي تحت عنوان: "مُسَكّنِ الفُؤاد عِندَ فَقد اِلأَحِبَّهِ وَ الأَولاد" با استفاده از آيات و روایات، سخنان نغز و حکیمانهای را در مورد برخورد انسان و عکسالعمل او در مقابل مرگ عزيزان خود ،به رشتهْ تحرير در آورده است كه توجّه به آن براي همه ضروري است. در خاتمه كتاب پس از آنكه سوگواري براي اموات را با عنوان: "تعزية اهل الميت" مستحبّ مؤكَّد بيان میکند، مراد از آن را تسلي دادن به مصيبت ديدگان و آنان را به صبر و بردباري دعوت كردن با دعاي براي ميت ذكر میکند و براي تائید گفتار خويش به رواياتي استناد میکند از جمله آنكه پيامبر گرامي اسلام ( صلوات الله عليه ) يكي از حقوق همسايه را همين امر بيان میفرماید.
در اينجا مجال پرداختن به همه آن روايات نيست و اميد است فرصتي ديگر دست دهد تا به تفضيل آن روايات بيان گردد . در روايتي [2] از امام صادق (ع) آمده است: هنگامیکه جعفر بن ابیطالب به شهادت رسيد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به فاطمه زهرا (سلام الله عليها) دستور داد تا سه روز غذا طبخ نموده و براي همسر و خانواده او ببرند و این به صورت يك سنّت جريان پيدا كرد كه براي صاحبان مصيبت سه روز غذا ببرند. و ابو بصير نيز در حديثي[3] از امام جعفر صادق علیهالسلام نقل میکند كه آن حضرت فرمودند : ينبغي لجيران صاحب المصيبة ان يطعموا الطعام عنه ثلاثة ايام: شايسته است همسايگان خانواده سوگوار تا سه روز طعام و غذاي او را تهيه نمايند. اينها گوشهای از وظائف جامعه اسلامي نسبت به عزيزان مصيبت ديده است كه در مقایسهای اجمالي در مییابیم كه چقدر فاصله وجود دارد بین سنتهای اصيل اسلامي و آنچه كه امروز در بخشهایی از جامعه شاهد آن هستيم كه حتي بعضیها در شرائط امروزي عمل كردن به آن سنتها و دستورات ديني را كسر شأن خود و خانواده و دودمان خويش مي دانند. البته جاي بسي خوشحالي و اميدواري است كه گاه شنيده میشود كه هنوز هستند مناطقي از كشورمان مثل مناطق شمالي ايران كه در مجالس ترحيم ، سنّت اطعام صاحبان عزا را زنده نگه داشته اند ، امّا متأسفانه در اینگونه مناطق نيز نمونههایی از تشريفات زائد از قبيل هزینههای گزاف براي پارچه نويسي و چاپ تراكت و اطلاعيه و خريد گل و امثال آن صورت مي پذيرد.
بهر تقدير آنچه از مجموعه روايات در اين باب استفاده میشود اينست كه يكي از فلسفه هاي برگزاري مراسم سوگواري تسلّاي خاطر بازماندگان است آن هم به عنوان حقّي که افراد در جامعه اسلامی نسبت به همديگر دارند و بديهي است كه اداء این حق نبايد به شائبه ريا و تظاهر آلوده گردد و يا به آن با نگرشي انتفاعي نگريسته شود. بدين معني كه افراد در مجلس سوگواري دوستان، آشنايان، اهل فاميل و همسايگان خود شركت جويند تا آنها نيز متقابلاً بهنگام بروز مصيبتي در مجلس اينان حضور يابند.
فلسفه ديگر برگزاري مجالس ترحيم ، حقّي است كه ميّت بر گردن بازماندگان و سايرين دارد که در اين باب نيز روايات بسيار است. از حقوق مسلّم مؤمنين نسبت به يكديگر عيادت به هنگام بيماري ، شركت در تشييع جنازه ، حضور در نماز ميّت ، وجوب غسل ميّت و دفن و كفن اوست. اينكه مؤمنين در نماز ميّت و قنوتهای آن به نيكوكار بودن ميّت شهادت میدهند و برايش دعا میکنند و در مجلس ترحيم براي مغفرت و علوّ درجات او آياتي از قرآن را تلاوت مینمایند و بر او رحمت میفرستند روشن است كه چه تأثير بسيار زيادي در وضعيت او خواهد داشت امّا بديهي است كه در اينجا نيز بايد نيّت را خالص نمود تا تأثير اين اعمال قطعي گردد.
ملاحظه میشود آنچه كه براي ميّت سودمند است انجام صحيح اين اعمال و آداب است و نه زرق و برق مجالس سوگواري و يا سفرههای رنگين و گسترده كه گاه در کنار آن سفرهها نيز هيچ خبري از مستمندان و نيازمندان نيست . البته در اين جا ذكر اين نكته ضروري است كه آنچه مذموم است تشريفات زائد و اسراف و زياده روي در گستردن سفرههای آنچناني است، به گونهای كه اينك در جامعه مرسوم گرديده و خانوادههایی را كه توان آنرا ندارند گرفتار مي نماید.
امّا اگر واقعاً از طرف ميّت و به نيّت خيرات و نيز اهداء ثواب براي او ، باز ماندگاني توان آنرا داشته باشند كه فقراء و مستمندان را اطعام نمايند بديهي است كه امري پسنديده است. در اينجا نکتهای كه تو جّه به آن حائز اهمیت است اينكه بيان جوانب موضوع و كمك گرفتن از متون ديني و استناد به سيره بزرگان دين به تنهايي نمیتواند راهگشا باشد بلكه در جامعه نيز شخصیت های مرجعی وجود دارند كه نوع سلوك و رفتار آنها نيز بسيار مؤثر است و مردم از آنها الگو مي گيرند و اينها در احياء سنت هاي اصيل ديني و زدودن سنت هاي ناصحيح مي توانند نقشي محوري داشته باشند.
نكته ديگر در فلسفه برگزاري مراسم سوگواري ، تنبّه و بيداري شرکت كنندگان در اين محافل است . چقدر در روايات به تأثير ياد مرگ در خود سازي انسان اشاره شده است. ياد قيامت، مرگ، معاد، روز حساب و... بسيار سازنده است و انسان را از خواب غفلت بیدار میسازد و يكي از بهترين بسترهاي آن همين مجالس است كه بديهي است اگر مردم با ايمان و متديّن توجه بيشتري به فلسفه بر گزاري مجالس ترحيم و سوگواري مبذول دارند ديگر گرفتار آن همه رنج و محنت ناشي از نفوذ سنتهای غلط نمیگردند. البته نيل به اين مقصود يك عزم ملي میطلبد و هر كسي بايد از خود و خانواده خود آغاز كند، بدون آنكه به حرفها و طعنههای ديگران اعتنايي نمايد و بديهي است كه روشنگري و آگاه نمودن اطرافيان میتواند زمينه مناسب آنرا فراهم آورد.
1- سوره حديد آيه 20
2 -3- الفروغ من الكافي، ج 3، ص 217
هادی قبادی
مني كه لفظ شراب از كتاب ميشستم